نیوزوویک: بعد از عصر چاپ کاغذی
خُب، اول مثل یک شوخی در رسانههای اجتماعی خبر پخش شد: نیوزوویک بعد از هشت دهه انتشار، تصمیم گرفته است تا دیگر نسخهی چاپی نداشته باشد و از ابتدای سال 2013، صرفاً به شکل وبسایت عرضه خواهد شد. خبر شوخی نبود و نیوزوویک آخرین نسخهی چاپیاش را 31 دسامبر 2012 منتشر کرد، با طرح جلدی از ساختمان این مجله در منهتن نیویورک. در اولین روزهای ژانویه مجله را گرفتم و مانده بود دستم تا دیروز که شروع کردم به خواندن و البته، آخرین نسخهی چاپی این هفتهنامه، برای یک روزنامهنگار، حیرتانگیز زیباست: لبریز از خاطره و زندگی.
البته اولین بار که مجله را باز کردم، اولین چیزی که دیدم، جدول آخرین صفحهی مجله بود. یک صفحه حاوی لوگوی مجله در این هشت دهه و اطلاعاتی دیگر، از جمله 12 روزنامهنگار این هفتهنامه که در سالهای مختلف، مخصوصاً در صحنههای جنگ، کشته شدهاند. همیشه برای من تایم و نیوزوویک دو رقیب محسوب میشدند و یکی از جذابترین مطالب مجله، همین رقابت است: یکی از معروفترین سردبیرهای تایم و سردبیری که در نیوزوویک طولانیترین سالهای کاری را داشته یک مطلب مشترک، مطلبی مانند مناظره کار کردهاند (لینک مطلب) و خارقالعاده است بازخوانی این تجربهی روزنامهنگاری.
بهنظر خیلیها عجیب است که نیوزوویک انتشار نسخههای چاپی خودش را متوقف کرده اما برای من یک اتفاق عادی است و انتظارش را نه فقط برای این مجله، بلکه برای بسیاری از مجلات و روزنامههای دیگر و حتی خیلی از دیگر انواع رسانه، مثل شبکههای تلویزیونی باید داشته باشیم، چون خیلی خیلی ساده، اینترنت واقعیتر از قبل در زندگی مردم جهان – مردمی که درکی از ف-یلتر-ینگ ندارند – وجود دارد و هر روز بیشتر از قبل، آنها را از مجلات چاپیِ کند، شبکههای پر از تبلیغ و رسانههای قرن بیستم دور میکند و به رسانههایی براساس اینترنت نزدیکتر: رسانههایی که سریع هستند، خلاصه و کوتاه بحث میکنند و به مخاطب خود اجازه میدهند تا حضوری فعال داشته باشد، لایک بزند یا نظر بدهد یا مخالفت خودش را در لحظه ابراز کند.
تمام این حرفها به کنار، اگر امکانش را دارید سری به این لینک بزنید و مجله را بخوانید و اگر بهتر، میتوانید آخرین نسخهی چاپی نیوزوویک را به دست بگیرد و لذت ببرید. زمان زیادی نمانده است تا شاهد آخرین نسخهی تایم هم باشیم: چون دیگر اخبار هفتگی به فروش نمیرسد بلکه در هر ساعت اخبار بهدنیا میآیند و میمیرند. به زندگی جدید خوش آمدهایم: پر از سرعت و دیجیت.

سید مصطفی رضیئی (سودارو) هستم. لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه غیرانتفاعی خیام، متولد بیست فروردین 1363 در مشهد و ساکن کشور کانادا. اولین قرارداد کتابام را در سال 1385 با نشر «کاروان» بستم، کتاب شفاهی توقیف شد. کتابهای دیگرم را بتدریج نشرهای «افراز»، «ویدا»، «کتابسرای تندیس»، «پریان»، «مروارید» و «هزارهی سوم اندیشه» به بازار میفرستند. نوشتههایم در روزنامهها و مجلههای مختلفی از جمله «تهران امروز»، «کارگزاران»، «اعتماد»، «اعتماد ملی»، «فرهیختگان»، «آسمان»، «تجربه»، «مهرنامه»، «همشهری داستان»، «همشهری اقتصاد» و «گیلان امروز» منتشر شدهاند. یک سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جشن کتاب»، متعلق به انتشارات کاروان بودم ونزدیک به چهار سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جن و پری» بودم و مدتی هم در وبسایتهای «مزدیسا»، «مرور» و «مد و مه» مینوشتم. دارم سعی میکنم که زندگیام را مرتبط با کتاب نگه دارم. در مطبوعات صرفا در مورد کتاب و ادبیات مینویسم و بیشتر وقتام به نوشتن مرور کتاب میگذرد. وبلاگنویسی را در سال 2004 در بلاگاسپات با نام «سودارو» شروع کردم که بعد از سه سال و نوشتن هشتصد پست وبلاگ، فیلتر شدم. بعد به حسین جاوید در «کتابلاگ» ملحق شدم و صفحهیی در آن وبسایت داشتم که بعد از حدود دو سال و نوشتن نزدیک به یکصد و هفتاد پست، آنجا هم فیلتر شد. بعد به بلاگفا پناهنده شدم تا گذر روزگار چه در چنتهی خود داشته باشد. مرسی که به اینجا سر میزنید.