۱۲ پیشنهاد ضروری به دولت ایران برای مقابله تغییرات اقلیمی
همین یادداشت را در صفحه محیطزیست وبسایت رادیو زمانه بخوانید
ایران به پیمان پاریس تعهد داده است تا ۴ درصد – اگر تمامی تحریمها لغو بشوند تا ۱۲ درصد – از سطح تولید گازهای گلخانهای کشور بهنسبت سال ۲۰۱۲ میلادی بکاهد.
ولی وقتی سازمان ملل، تعهد ایران را با تعهد دیگر کشورها را جمع بست، متوجه این شد که بنابر شبیهسازی رایانهای، حتی اگر ۱۰۰ درصد کشورها به ۱۰۰ درصد تعهدهایشان در این پیمان عمل کنند، دنیا در ۲۱۰۰ میلادی باز از آستانه ۳ درجه سانتیگراد گذشته است.
زمان کوتاهی مقابل بشر باقی مانده تا مانع عبور زمین از آستانه ۱.۵ درجه سانتیگراد بشود. چرا که اگر به آستانه ۲ درجه برسیم، دیگر مهار تغییرات اقلیمی ممکن نخواهد بود.
اگر تمدن بشر میخواهد به آستانه ۱.۵ درجه محدود بماند، باید سریع عمل کرد.
در ۲۰۱۶ میلادی، به گفته گزارش مشترک ناسا و نوآ، دمای میانگین زمین نزدیک به ۱ درجه سانتیگراد بالاتر از دمای میانگین زمین در قرن بیستم میلادی بود.
یکی از پیشبینیهای رایانهای میگوید برای محدود ماندن تمدن بشر به آستانه ۱.۵ درجه سانتیگراد، بایستی تا ۲۰۳۰ میلادی ۸۰ درصد از سطح تولید گازهای گلخانهای تمامی کشورهای جهان کاست و تا ۲۰۵۰ میلادی، انسان مصرف کربن – یعنی انواع سوختهای فسیلی – را ۱۰۰ درصد کنار گذاشت و تولید گازهای گلخانهای خودش را به صفر رساند.
برنامهریزیهای با جزئیات کامل وجود دارد که چطور کشورهای مختلف دنیا، از جمله ایران میتوانند به سرعت جهش کنند و تولید ۱۰۰ درصد تولید انرژی از صنایع پاک را انجام بدهند، هم فنآوری آن موجود است و هم هزینههای این جهش هر روز کمتر از قبل میشود.
آنچه نیازمند رسیدن به چنین هدفی است، اراده ملی برای به سرانجام رساندن آن است.
پیشتر مطلبی با عنوان «۱۲ پیشنهاد رودرروی شرایط سخت اقلیمی» منتشر شده بود.
در اینجا پیشنهادهایی به دولت مرکزی ایران مطرح شده است، با این امید که بتوان با برنامهریزی درست، مانع از سقوط ایران به جنگ داخلی برای دست یابی به محدود منابع آب و غذایی باقیمانده شد، همانند آنچه همین الان در سوریه، سومالی و یا یمن رخ میدهد.
۱
واقعیت علم را قبول کنید. دولت حاکم بر ایران بایستی واقعیت علم در موضوع تغییرات اقلیمی را قبول کند و تمامی تصمیمگیریها، برنامهریزیها و سرمایهگذاریهای خود را مبتنی بر آن انجام بدهد.
۲
گفتگوی ملی در موضوع این تغییرات را شروع کنید. حکومت آزادیهای تضمین شده در قانون اساسی ایران را اجرایی کند، برابر اصل ۵۰ این قانون، محیط زیست را در صدر تصمیمگیریهای خود قرار بدهد و در جامعه اجازه شکلگیری گفتگویی ملی در این زمینه فراهم بشود.
۳
زمانبندی پایان مصرف سوختهای فسیلی را اعلام کنید. تا همین الان، ایران نزدیک به سه دهه امکان برنامهریزی برای مقابله با تغییرات اقلیمی را به عقب انداخته است، آن هم در حالی که یافتههای علمی مکرر از کمبود زمان برای برنامهریزی و مقابله سخن گفته بودند. ولی الان هم دیر نشده است.
ایران بایستی اعلام کند که دیگر به هیچ پروژه صنعت سوختهای فسیلی مجوز نخواهد داد، سرمایهگذاری در اکتشاف و استخراج انواع سوختهای فسیلی را متوقف کند و اعلام کند که بر پایه چه زمانبندی سریعی در ابتدا استخراج و مصرف ذغالسنگ، سپس نفت را کنار خواهد گذاشت.
مثلا اعلام بشود تا ۱۴۰۰ تولید و مصرف ذغالسنگ متوقف میشود و تا ۱۴۰۵ تولید و مصرف نفت متوقف میشود.
همچنین برنامهریزی درازمدت برای پایان بخشیدن به مصرف گاز طبیعی اعلام بشود و برنامه تهیه ۱۰۰ درصد انرژی موردنیاز کشور از منابع تجدیدپذیر همانند نور خورشید، باد، موج، جاذبه، گرمای درونی زمین و مانند آن، اجرایی بشود.
مثلا اعلام بشود که ایران تا ۱۴۱۰ دیگر هیچ سوخت فسیلی استخراج و یا مصرف نمیکند و ۱۰۰ درصد انرژی خودش را از منابع تجدیدپذیر تامین میکند.
۴
کارهای سبز تولید کنید. ایران با گذر از صنعت سوختهای فسیلی به صنایع پاک بهمنظور تولید ۱۰۰ درصد انرژی مصرفی کشور از منابع تجدیدپذیر، صدها هزار شغل درست کنید و مرهمی بر مشکل بیکاری بر کشور بگذارید. کارهایی که امنتر هستند، فعالیت اجتماعی بیشتری را ممکن میکنند.
۵
زیرساختهای مقابله را درست کنید. آنچه امروز در تنش آب، آتشسوزی در منابع طبیعی، موج گرما و دیگر رویدادهای شدید آب و هوایی در جای به جای ایران مشهود است، قرار نیست بهتر بشود. همانطور که علم نشان میدهد، این رویدادها شدیدتر و گستردهتر میشوند.
دولت بایستی به راهحلهای بومی بر پایه خرد جمعی اجازه شکل گرفتن بدهد و همزمان قدرت بیشتری را در اختیار مقامات محلی بگذارد.
همانطور که هر مرتبه در یورش ریزگردها شاهد هستید، فنآوریهای امروزی از جمله راههای ارتباطی در شرایط سخت آب و هوایی از کار میافتند. شرایطی که امسال چند روز و چند هفته طول میکشد، به زودی طولانیتر و گستردهتر میشود.
در این شرایط سخت، تنها افراد حاضر در محل میتوانند به همدیگر کمک کنند. به آنها قدرت کافی برای تصمیمگیری و اجرای تصمیمهایشان را بدهید.
۶
کشاورزی را متحول کنید. برای کنترل مصرف آب و همینطور برای بومیسازی تولید غذا در کشور – با توجه به اینکه زیرساخت حمل و نقل جهانی در معرض حملههای تغییرات اقلیمی است و میتواند برای کوتاهمدت و یا بلندمدت از کار بیافتد – به سرعت امکان تحول در کشاورزی را فراهم کنید. اگر در استرالیا میشود در صحرا با آب شور و با کمک نور خورشید، محصول کشت کرد، در ایران هم میشود راهکارهای بومی بر پایه خرد جمعی برای مشکلات پیش رو اجرایی کرد.
۷
با فقر، تبعیض و نابرابری بجنگید. راه مقابله با تغییرات اقلیمی، امنیتی کردن فضای ایران نیست. راه آن اجازه دادن به تمامی افراد حاضر در کشور است تا در کنار دولت قرار بگیرند و در تلاش برای مهار این تغییرات، به فقر پایان بدهند، مانع از تبعیض و نابرابری باشند و در کنار آن، سبک زندگی همه ارتقاء پیدا کند و رفاه گسترش بیابد.
۸
زیرساختهای سلامت، بهداشت، حمل و نقل عمومی و آموزش و پرورش را ملی و مجانی اعلام کنید. همانطور که در قانون اساسی هم پیشبینی شده است، رفاه عمومی را برای همه مردم بیاورید و رودرروی مهار تغییرات اقلیمی، راه گسترش علم، تحصیل و سطح سلامت فیزیکی و روانی مردم باز بگذارید. جلوی خصوصیسازی در پایههای تمدن ایرانی را بگیرید، تمامی این زیرساختها را ملی اعلام کنید و با همراهی مردم، آنها را مجانی و با کیفیت و درعینحال کارآمد، در اختیار همه قرار بدهید.
۹
زیرساخت تحول حمل و نقل ماشینی را فراهم کنید. زمانبندی ممنوعیت فروش ماشینهای متکی بر سوختهای فسیلی را اعلام کنید. زیرساخت عرضه و مصرف ماشینهای الکترونیکی را مهیا کنید. همینطور به راهکارهای امروزی همانند مصرف اشتراکی ماشینها در کشور اجازه رشد بدهید.
۱۰
به جای پرواز، بر ریل سرمایهگذاری کنید. برای کاهش تولید گازهای گلخانهای، حمل و نقل هوایی را محدود کنید و بهجایش حمل و نقل ریلی سریع، ارزان و متکی بر انرژیهای پاک را گسترش بدهید. اجازه بدهید تا بدین شکل دهها هزار شغل تولید بشود و جوامع داخل کشور بتوانند به حداکثر سرعت به همدیگر متصل بشوند.
در کنار آن، حمل و نقل کشوری را به حمل و نقل عمومی متکی بر انرژی پاک متصل کنید و به جای تسلیم شرایط حاکم بر تغییر اقلیم، اجازه پیشرفت را به سرتاسر کشور بدهید.
۱۱
آمادگی اسکان میلیونها نفر آواره اقلیمی باشد. چه در داخل ایران، چه از خارج کشور، میلیونها نفر آواره اقلیمی بایستی جابهجا بشوند. زیرساخت جابهجایی و اسکان تمامی این افراد را مبتنی بر حفظ کرامت انسانی فراهم کنید.
۱۲
آماده بدترین شرایط باشید. ایران بایستی بتواند رُک ولی حسابشده در موضوع خطرهای تغییرات اقلیمی، از جمله احتمال انقراض انسان یا متلاشی شدن تمدن ایرانی، با مردم صحبت کند. سانسور را بردارید، به مردم کشور اجازه بدهید تا دوست و همراه همدیگر باشند و یکپارچه رودرروی تغییرات اقلیمی بروید.
سید مصطفی رضیئی (سودارو) هستم. لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه غیرانتفاعی خیام، متولد بیست فروردین 1363 در مشهد و ساکن کشور کانادا. اولین قرارداد کتابام را در سال 1385 با نشر «کاروان» بستم، کتاب شفاهی توقیف شد. کتابهای دیگرم را بتدریج نشرهای «افراز»، «ویدا»، «کتابسرای تندیس»، «پریان»، «مروارید» و «هزارهی سوم اندیشه» به بازار میفرستند. نوشتههایم در روزنامهها و مجلههای مختلفی از جمله «تهران امروز»، «کارگزاران»، «اعتماد»، «اعتماد ملی»، «فرهیختگان»، «آسمان»، «تجربه»، «مهرنامه»، «همشهری داستان»، «همشهری اقتصاد» و «گیلان امروز» منتشر شدهاند. یک سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جشن کتاب»، متعلق به انتشارات کاروان بودم ونزدیک به چهار سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جن و پری» بودم و مدتی هم در وبسایتهای «مزدیسا»، «مرور» و «مد و مه» مینوشتم. دارم سعی میکنم که زندگیام را مرتبط با کتاب نگه دارم. در مطبوعات صرفا در مورد کتاب و ادبیات مینویسم و بیشتر وقتام به نوشتن مرور کتاب میگذرد. وبلاگنویسی را در سال 2004 در بلاگاسپات با نام «سودارو» شروع کردم که بعد از سه سال و نوشتن هشتصد پست وبلاگ، فیلتر شدم. بعد به حسین جاوید در «کتابلاگ» ملحق شدم و صفحهیی در آن وبسایت داشتم که بعد از حدود دو سال و نوشتن نزدیک به یکصد و هفتاد پست، آنجا هم فیلتر شد. بعد به بلاگفا پناهنده شدم تا گذر روزگار چه در چنتهی خود داشته باشد. مرسی که به اینجا سر میزنید.