ترجمهی پنجاه و یکم، فرناندو پسوآ
تو میگویی چیزی بیشتر هستم از
یک سنگ یا یک گیاه.
تو میگویی: «احساس میکنی، فکر میکنی و میدانی که
فکر و احساس داری.
آیا سنگها شعر مینویسند؟
آیا گیاهها ایدهیی دربارهی جهان دارند؟»
آری، تفاوتی هست
اما تفاوت این نیست که تو فرض میکنی،
چون آگاهی داشتن مرا وادار به قبول
تئوریهای اشیاء نمیکند؛
فقط مرا وادار به آگاهی داشتن میکند.
آیا چیزی بیشتر از سنگ یا گیاه هستیم؟ نمیدانم.
متفاوتم. نمیدانم چه چیزی بیشترم یا چه چیزی کمتر.
آیا آگاه بودن باعث رنگارنگی بیشتری میشود؟
شاید بشود و شاید هم نه.
تنها تفاوتشان را میدانم.
کسی نمیتواند چیزی بیشتر از تفاوتشان را اثبات کند.
میدانم که سنگ واقعی است و گیاه وجود دارد.
میدانم چون وجود دارند.
میدانم چون احساسهایم آنها را نشانم دادهاند.
میدانم که خودم هم واقعی هستم.
میدانم چون احساسهایم مرا نشانم دادهاند،
هرچند با وضوحی کمتر از سنگ و گیاه.
همهاش همینها را میدانم.
آری، شعرهایم را مینویسم و سنگها که شعری نمینگارند.
آری، ایدههایی دربارهي دنیا دارم که گیاهها ندارند.
هرچند سنگها که شاعر نیستند، آنها سنگهایند؛
و گیاهها فقط گیاههایند، نه متفکرها.
میتوانم بگویم که این مرا از آنها برتر میسازد
یا اینکه بگویم مرا پستتر از آنها میسازد.
هرچند هیچی نمیگویم. دربارهی سنگها میگویم، «این یک سنگ است»،
دربارهی گیاهها میگویم، «این یک گیاه است».
دربارهی خودم می گویم، «من هستم».
و چیز دیگری نمیگویم. چه چیز دیگری مگر میماند که بخواهی بگویی؟
5 جوئن 1922
سید مصطفی رضیئی (سودارو) هستم. لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه غیرانتفاعی خیام، متولد بیست فروردین 1363 در مشهد و ساکن کشور کانادا. اولین قرارداد کتابام را در سال 1385 با نشر «کاروان» بستم، کتاب شفاهی توقیف شد. کتابهای دیگرم را بتدریج نشرهای «افراز»، «ویدا»، «کتابسرای تندیس»، «پریان»، «مروارید» و «هزارهی سوم اندیشه» به بازار میفرستند. نوشتههایم در روزنامهها و مجلههای مختلفی از جمله «تهران امروز»، «کارگزاران»، «اعتماد»، «اعتماد ملی»، «فرهیختگان»، «آسمان»، «تجربه»، «مهرنامه»، «همشهری داستان»، «همشهری اقتصاد» و «گیلان امروز» منتشر شدهاند. یک سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جشن کتاب»، متعلق به انتشارات کاروان بودم ونزدیک به چهار سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جن و پری» بودم و مدتی هم در وبسایتهای «مزدیسا»، «مرور» و «مد و مه» مینوشتم. دارم سعی میکنم که زندگیام را مرتبط با کتاب نگه دارم. در مطبوعات صرفا در مورد کتاب و ادبیات مینویسم و بیشتر وقتام به نوشتن مرور کتاب میگذرد. وبلاگنویسی را در سال 2004 در بلاگاسپات با نام «سودارو» شروع کردم که بعد از سه سال و نوشتن هشتصد پست وبلاگ، فیلتر شدم. بعد به حسین جاوید در «کتابلاگ» ملحق شدم و صفحهیی در آن وبسایت داشتم که بعد از حدود دو سال و نوشتن نزدیک به یکصد و هفتاد پست، آنجا هم فیلتر شد. بعد به بلاگفا پناهنده شدم تا گذر روزگار چه در چنتهی خود داشته باشد. مرسی که به اینجا سر میزنید.