به من می‌گویی در لحظه زندگی کن.

فقط در لحظه زندگی کن.

 

اما من یکی لحظه را نمی‌خواهم، واقعیت را می‌خواهم.

چیزهایی که هستند را می‌خواهم، نه زمانی که آن‌ها را می‌سنجد.

 

لحظه چیست؟

چیزی است در رابطه با گذشته و آینده.

چیزی است که بر پایه‌ی دیگر چیز‌ها وجود دارد.

فقط واقعیت را می‌خواهم و خود چیز‌ها را، بدون هیچ

            لحظه‌ای.

 

حتی نباید آن‌ها را واقعی بخوانم.

حتی نباید آن‌ها را چیزی بخوانم.

 

فقط باید آن‌ها را ببینم، فقط ببینم،

آن‌ها را ببینم تا دیگر به‌شان فکر نکنم،

آن‌ها را بدون زمان و مکان ببینم،

آن‌ها را بدون نیاز به چیزی ببینم که جلوی دیدم هست.

این دانش تما‌شا است که اساساً دانشی انسانی نیست.

 

19 جولایی 1920