ترجمهی سی و پنجم، فرناندو پسوآ
وقتی بهار بیاید،
اگر آن زمان من مرده باشم،
گلها مثل همیشه گل باقی میمانند
و از سبزی بهارِ گذشتهی درختها، هیچ کم نخواهد شد.
واقعیت، نیازی به من ندارد.
همین حقیقت بیاندازه خوشحالم میکند
که مرگ من هیچ اهمیتی نخواهد داشت.
چون میدانم اگر فردا بمیرم و پسفردا بهار بیاید،
شاد خواهم مرد، چون بهار پسفردا خواهد
آمد.
اگر این وقت مرگ من است، چرا باید در زمانی دیگر بیاید؟
دوست دارم همهچیز واقعی و سر جای خودش باشد
و همینجوری زندگی را دوست دارم، چون همین شکلی است،
حتی اگر من خوشم هم نیاید.
و اگر همینالان بمیرم، شاد مردهام،
چون همهچیز واقعی و همهچیز سر جای خودش است.
میتوانی به لاتین بالای سر تابوت من دعا بکنی، البته اگر خواستی،
اگر خواستی هم میتوانی دور تابوت من برقصی و آواز بخوانی.
من توجهای نخواهم داشت در جایی که دیگر
توجه مهم نخواهد بود.
هر چه بخواهد بشود، در زمان خودش، اتفاق خواهد افتاد.
7 نوامبر 1915
سید مصطفی رضیئی (سودارو) هستم. لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه غیرانتفاعی خیام، متولد بیست فروردین 1363 در مشهد و ساکن کشور کانادا. اولین قرارداد کتابام را در سال 1385 با نشر «کاروان» بستم، کتاب شفاهی توقیف شد. کتابهای دیگرم را بتدریج نشرهای «افراز»، «ویدا»، «کتابسرای تندیس»، «پریان»، «مروارید» و «هزارهی سوم اندیشه» به بازار میفرستند. نوشتههایم در روزنامهها و مجلههای مختلفی از جمله «تهران امروز»، «کارگزاران»، «اعتماد»، «اعتماد ملی»، «فرهیختگان»، «آسمان»، «تجربه»، «مهرنامه»، «همشهری داستان»، «همشهری اقتصاد» و «گیلان امروز» منتشر شدهاند. یک سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جشن کتاب»، متعلق به انتشارات کاروان بودم ونزدیک به چهار سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جن و پری» بودم و مدتی هم در وبسایتهای «مزدیسا»، «مرور» و «مد و مه» مینوشتم. دارم سعی میکنم که زندگیام را مرتبط با کتاب نگه دارم. در مطبوعات صرفا در مورد کتاب و ادبیات مینویسم و بیشتر وقتام به نوشتن مرور کتاب میگذرد. وبلاگنویسی را در سال 2004 در بلاگاسپات با نام «سودارو» شروع کردم که بعد از سه سال و نوشتن هشتصد پست وبلاگ، فیلتر شدم. بعد به حسین جاوید در «کتابلاگ» ملحق شدم و صفحهیی در آن وبسایت داشتم که بعد از حدود دو سال و نوشتن نزدیک به یکصد و هفتاد پست، آنجا هم فیلتر شد. بعد به بلاگفا پناهنده شدم تا گذر روزگار چه در چنتهی خود داشته باشد. مرسی که به اینجا سر میزنید.