«بیتکوین» و دردسرهای زیستمحیطی
همین گزارش را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید
هر مرتبه استخراج مجازی بیتکوین، ارزی که پشتوانه دولتی را همراهش ندارد، این روزها برابر یک ماه مصرف یک خانه انرژی برق مصرف میکند.
ارز مجازیای که ده سال پیش توسط گروهی ناشناس عرضه شد، این روزها توجه رسانهای فراوانی کسب کرده و هر ساعت قیمتش بالاتر میرود.
گروهی از اقتصاددانان آن را شیادی خواندهاند و برخی آن را یک حقه هرمی در نظر میگیرند. برای بسیاری این فقط یک حباب اقتصادی است که بالاخره خواهد شکست.
یک پیشبینی به عنوان مثال میگوید قیمت هر بیتکوین تا میانه سال آینده (۲۰۱۸ میلادی) تا ۶۰ هزار دلار آمریکا افزایش خواهد یافت، سپس حبابش میشکند و قیمت بیتکوین به ۱ هزار دلار کاهش مییابد.
حباب اقتصادی وقتی شکل میگیرد که همه در بازار خیال کنند ارزش یک کالا مرتب افزایش پیدا خواهد کرد، کالایی که ارزش واقعی ندارد.
بسیاری باور دارند پیش از فروپاشی میتوانند کل کالاهایش را بفروشند و از بازار در برود.
حباب به این طریق شکل میگیرد، بزرگ میشود و بالاخره در فشار وزن خودش درهم میشکند.
ولی حباب شکلگرفته پیرامون بیتکوین چه ضربهای به محیط زیست زمین میتواند بزند؟ در وضعیت که تغییرات اقلیمی سرعت گرفته، سرمایهگذاری در این حباب چه نتیجهای دارد؟ این پول اینترنتی چه تفاوتی با حسابهای ویزا، مسترکارت و پیپال دارد؟ ولی پیش از همه باید به این پرسش پاسخ داد که استخراج بیتکوین چیست؟
زیرساخت در رایانه دیگران
وقتی ارزهای دولتی در بازارهای جهان مصرف میشوند، زیرساختی توسط یک کشور برای تولید، عرضه، بازیافت و ارزشگزاری آنها ساخته شده است.
بیتکوین ولی توسط چند برنامهنویس ناشناس عرضه شد و بهجای آنکه سرمایهگذاری تولید و عرضه آن زیرساختی مهیا شود، یک بازی سختافزاری به مصرفکننده پیشنهاد دادند: همانند استخراج فلزات قیمتی همانند طلا، هر مصرفکننده در هر کجای دنیا میتواند بخشی از زیرساخت بیتکوین باشد.
وبسایت رسمی بیتکوین به زبان فارسی ماجرا را چنین توضیح میدهد:
«هر کسی میتواند با اجرای نرمافزار روی سختافزاری ویژه، یک استخراج کننده بیتکوین باشد… استخراجکنندگان بیتکوین به این دلیل به این کار میپردازند که کارمزد تراکنشی را که کاربران برای پردازش سریعتر تراکنشهای خود میپردازند، دریافت نموده و نیز بیتکوینهای تازه تولید شده را بر طبق یک فرمول ثابت به جریان اندازند.»
بدینشکل، برخلاف دیگر تبادلهای مالی اینترنتی که متکی به مرکزدادههای شرکتهاست و در آنها از سوپر رایانهها استفاده میشود، در اینجا زیرساخت این شبکه در سرتاسر جهان پخش میشود.
هر کسی هم میتواند بخشی از این زیرساخت باشد.
مشکل در اینجاست که همه جای دنیا یکسان برق تولید یا مصرف نمیشود: برخی سختافزارها کارآمد و برخی ناکارآمد هستند. برخی نظامهای تولید برق پایدار متکی بر انرژیهای پاک و برخی نظامهای آلاینده متکی بر سوخت زغالسنگ استفاده میکنند.
به عنوان مثال، نزدیک به ۵۰ درصد مصرف برق بیتکوین در جمهوری چک صورت میگیرد ولی کمتر از سه درصد انرژی مصرفی این شبکه در بازار آمریکاست.
مجموع مصرف نهایی بیتکوین امسال تا بدین جا از مصرف کل انرژی برق کشور دانمارک یا ایرلند بیشتر شده است.
یا آنطور که برخی چهرههای معترض میگویند، بیتکوین امروزه ۱۰۰ هزار برابر بیشتر از مجموع ۵۰۰ ابر رایانه فوق سریع دنیا انرژی مصرف میکند.
هرچند همانند طلا که یافتنش در کالیفرنیا زمانی تب به همراه داشت، این روزها بازارهای جهان تب بیتکوین گرفتهاند. در نتیجهاش معدنها تازه در سرتاسر دنیا در حال ساخت هستند و پیشبینیها از افزایش تراکنش آن میگویند.
نتیجه؟ اگر تولید و عرضه این ارز مجازی با شیب فزاینده هفتههای اخیر افزایش پیدا کند، تا یک سال دیگر (۲۰۱۹ میلادی) کل شبکه بیتکوین به اندازه مصرف امسال سرتاسر آمریکا نیازمند مصرف برق خواهد بود.
گمان میرود یک سال بعد (تا فوریه ۲۰۲۰ میلادی) این شبکه میتواند بیشتر از کل مصرف یک سال دنیا برق از تمدن بشر طلب کند.
ولی طرفدارهای بیتکوین میگویند به جای تمرکز بر مصرف برق کنونی، به این فکر بکنید که با فراگیر شدن بیتکوین، از چه هزینهها و مصرفهایی، صرفهجویی خواهد شد.
نیروگاههای تولید برق از عوامل اصلی تولید گازهای گلخانهایاند. این انتشار این گازهای عامل اساسی گرمایش زمین به شمار میآید.
مقایسهای ناممکن
بیتکوین تا سالها یک شوخی بیشتر نبود. داستانها از افرادی گفته میشود که بیتکوین داشتند و آنها را برای تمسخر به دوستانشان داده بودند.
به عنوان مثال میگویند بعد صرف شام، به جای حساب، یک بیتکوین میپرداختند.
ولی حالا که بیتکوین قدرتمند شده، این سوال همراهش است: تراکنش مجازی ویزا، مسترکارت و پیپال یا دیگر روشهای مجازی انتقال و مصرف ارز و پول، مگر چقدر انرژی مصرف میکنند؟ جواب دقیقی بر این سوال نیست.
در حقیقت تا پیش از اوجگیری بیتکوین، کسی چندان توجهای به مصرف انرژی فزاینده رو به افزایش مرکز دادههای اینترنتی یا دیگر کالاهای مجازی نشان نمیداد.
بیتکوین بیپشتوانه دولت یا شرکتی بزرگ، حالا در بازار رقابت تبدیل به هدفی شده است تا از مصرف انرژیاش بد بگویند و آن را بدنام و رسوا جلوه بدهند؛ آن هم وقتی مقایسه با دیگر روشها پرداخت پول تنها در حد گمانهزنی است.
به عنوان مثال، گفته میشود شبکه ویزا برای تراکنش ۸۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار آمریکا در سال ۲۰۱۶ میلادی، معادل برق مصرفی ۵۰ هزار خانه در هر آمریکایی، انرژی مصرف کرده است.
ولی این بیشتر یک تخمین است، چون شبکه ویزا همانند شبکه مسترکارت، بخشی از زیرساخت خود را به بانکها و قرضالحسنههای جهان واگذار میکند تا اینکه خود مستقل تمامی زیرساختش را یکپارچه در کنترل داشته باشد.
در مورد شبکههای دیگر تراکنش مجازی آمارها دقیق نیست اما تخمین زده میشود پیپال ۱۶ مگا وات در سال انرژی مصرف میکند.
هرچند آمارهای شفاف در موضوع مصرف برق مرکز دادهها و سرورها در دست نیست، ولی یکتحلیل تازه میگوید تا هفت سال دیگر این مصرف ۲۰ درصد بیشتر میشود و از ۳.۵ درصد کل برق تولیدی جهان در ۲۰۲۰، به ۱۴ درصد کل برق جهان در ۲۰۴۰ افزایش مییابد. یعنی صنعت ارتباطات بدین شکل میتواند تلاشها برای کاهش تولید گازهای گلخانهای را فدای افزایش نیازمندیاش به مصرف الکتریسته کند.
در مقابل از همان ابتدای شروع به کار بیتکوین، میزان مصرف انرژی این پول اینترنتی از سوی رسانهها مورد پرسش بوده.
ولی چرا فعالهای محیط زیست حالا نگران قمار بشر بر بیتکوین هستند؟
برخی میگویند چون دیگر نه وقتی باقی مانده، نه امکاناتی که تمدن بشر بخواهد خودش را درگیر آزمون و خطاهای تازه کند و به جایش باید انرژیاش را صرف مهار گرمایش زمین کند.
تمرکز بر تغییرات اقلیمی باشد
اریک هولتاس، متخصص شناخت آب و هواست و یک روزنامهنگار متمرکز بر تغییرات اقلیمی در امریکا، پیش از آنکه مقالهاش در مورد تأثیرهای محیطزیستی بیتکوین منتشر بشود، در حساب توییترش نوشت: «سال ۲۰۲۹ است. شایعه میگوید امپراتور ترامپ هنوز زنده است و برای چهارمین مرتبه برنده انتخابات شده. آمریکا بیشتر کانادا را اشغال کرده و دارد جمعیتش را به حلقه شمالگان منتقل میکند، جایی از زمین که هنوز خنک مانده. شبها، تنها حرارت از معدنهای بیتکوین میآید.»
او معتقد است که تمدن بشر دههها از برنامههای مهار تغییرات اقلیمیاش عقب مانده و برای هر عمل در این عصر، در ابتدا بایستی تاثیرهای محیطزیستی آن بر اقلیمهای زمین را سنجید.
چون از دید برخی دانشمندها یا تمدن بشر تجارت به شیوه مرسوم (business as usual) را کنار میگذارد و گرمایش زمین را مهار میکند یا اینکه بدترین پیشبینیهای رایانهای محقق میشود:
۹۳ درصد شانس این وجود خواهد داشت که در ۲۱۰۰ میلادی و در صورت عدم کاهش تولید گازهای گلخانهای، دمای میانگین زمین در مقایسه با حرارت زمین پیش از عصر صنعتی شدن، ۴ درجه سانتیگراد گرمتر شده باشد.
این دمایی است که پنتاگون در دوره باراک اوباما در موردش هشدار داده بود: ارتش و دولت آمریکا در گذر زمین از آستانه ۴ به ۵ درجه سانتیگراد، فرو میپاشد.
برای گریز از این آستانه، بایستی تولید گازهای گلخانهای بهشدت کاهش پیدا کند.
ولی از توان زمین کاسته شده: پس از سه سال پیاپی که تولید گازهای گلخانهای تمدن بشر سطحی یکسان داشت، ۲۰۱۷ میلادی شاهد ۲ درصد افزایش تولید این گازها بود.
ولی چرا؟ مگر آمارها نشان از گسترش تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر نمیدهند؟
یک دلیل این است که ۹۳ درصد گرمای حبس اتمسفر زمین بهخاطر گرمایش ناشی از فعالیت انسان، تاکنون جذب آبهای جهان شده است.
آب هم محدود به قوانین فیزیک است و فیزیک حکمش روشن: هرچه مایعی گرمتر باشد، گاز کمتری را جذب میکند. در مقابل، با افزایش حرارت در مایعی همانند آب، گازهای بیشتری از آن خارج میشوند.
آبهای جهان هم در شش دهه گذشته سریعتر از خشکیها گرم شدهاند و توانشان برای جذب گازها کاهش یافته. در مقابل همانطور که از وسعت جنگلهای جهان کاسته شده، گیاهان هم در هوایی گرمتر توان کمتری برای جذب دی اکسید کربن و دفن آن در خاک پیدا میکنند.
درنهایت کاهش گسترده تولید گازهای گلخانهای به کارآمد ساختن مهار انرژی در سرتاسر زمین متکی است و در دنیایی که وابسته به اینترنت و سرورهایش شده، ارزشیابی یک کالا همانند بیتکوین بیتوجه به هزینههای محیطزیستی آن در نظریه غیر ممکن است.
شاید وقت آن رسیده تا بازار بیشتر به واقعیتهای علمی توجه کند.
چون در پایان سال ۲۰۱۷ میلادی، تنها ۵ درصد شانس برای تمدن بشر باقی مانده است تا بتواند گرمایش زمین را به آستانه ۲ درجه سانتیگراد محدود کند.
گذر از آستانه ۲ درجه هم در نظریه مهار تغییرات اقلیمی را غیر ممکن میسازد.
شاید هم هولتاس درست پیشبینی کرده باشد: چون در آیندهای خیلی نزدیکتر از آنچه پیشتر خیالش میشد، تنها تولید حرارت ممکن است محدود به معدنهای مجازی بیتکوین باشد که در آن سختافزارها انرژی مصرف میکنند تا این ارز مجازی را زنده نگه بدارند.
آن هم در دنیایی که دولتها دیگر به شیوه کنونیاش وجود خارجی ندارند.
سید مصطفی رضیئی (سودارو) هستم. لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه غیرانتفاعی خیام، متولد بیست فروردین 1363 در مشهد و ساکن کشور کانادا. اولین قرارداد کتابام را در سال 1385 با نشر «کاروان» بستم، کتاب شفاهی توقیف شد. کتابهای دیگرم را بتدریج نشرهای «افراز»، «ویدا»، «کتابسرای تندیس»، «پریان»، «مروارید» و «هزارهی سوم اندیشه» به بازار میفرستند. نوشتههایم در روزنامهها و مجلههای مختلفی از جمله «تهران امروز»، «کارگزاران»، «اعتماد»، «اعتماد ملی»، «فرهیختگان»، «آسمان»، «تجربه»، «مهرنامه»، «همشهری داستان»، «همشهری اقتصاد» و «گیلان امروز» منتشر شدهاند. یک سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جشن کتاب»، متعلق به انتشارات کاروان بودم ونزدیک به چهار سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جن و پری» بودم و مدتی هم در وبسایتهای «مزدیسا»، «مرور» و «مد و مه» مینوشتم. دارم سعی میکنم که زندگیام را مرتبط با کتاب نگه دارم. در مطبوعات صرفا در مورد کتاب و ادبیات مینویسم و بیشتر وقتام به نوشتن مرور کتاب میگذرد. وبلاگنویسی را در سال 2004 در بلاگاسپات با نام «سودارو» شروع کردم که بعد از سه سال و نوشتن هشتصد پست وبلاگ، فیلتر شدم. بعد به حسین جاوید در «کتابلاگ» ملحق شدم و صفحهیی در آن وبسایت داشتم که بعد از حدود دو سال و نوشتن نزدیک به یکصد و هفتاد پست، آنجا هم فیلتر شد. بعد به بلاگفا پناهنده شدم تا گذر روزگار چه در چنتهی خود داشته باشد. مرسی که به اینجا سر میزنید.