همین یادداشت را در وب‌سایت فردا نیوز ببینید یا نسخه‌ی اصلی آن را به زبان انگلیسی در نیویورکر بخوانید.


منتشر شده در شش آپریل 2012 وب‌سایت هفته‌نامه‌ی نیویورکر

نوشته‌ی سیمور اِم هرش


Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4

از آسمان مجموعه‌ای از ساختمان‌های سایت امنیتی بخش انرژی ملی نِوادا دیده می‌شوند، همراه با تپه‌های بلند و خشک و قله‌های کوه در دوردست، این‌جا شبیه به جغرافیای شمال‌شرق ایران است. این سایت، در شصت‌وپنج مایلی شمال‌غرب لاس‌وگاس قرار گرفته است و از این مکان برای آزمایش‌های اتمی استفاده شده است و اکنون برای آموزش‌های ضداطلاعاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد و دارای یک فرودگاه خصوصی است که یک هواپیمای بوئینگ 737 می‌تواند بر آن فرود آید. این منطقه حفاظت شده است و منظره‌ی دل‌نشینی ندارند در بعضی بخش‌های مشخص آن، افراد بخش امنیتی جلوی انسان‌های کنجکاو را شخصاً می‌گیرند و اجازه دارند تا اگر لازم شد، علیه متجاوزین، دست به شلیک مرگبارترین سلاح‌هایشان را بزنند.

در این‌جا ستاد مشترک ارتش آموزش‌های خودش را اجرا کرده است. آموزش‌ها در سال 2005 میلادی شروع شدند و برای تعدادی از اعضای مجاهدین خلق بودند، گروه مخالف حکومت ایران که در غرب به‌نام M.E.K. شناخته می‌شوند. این گروه، در آغاز کار خود، گروهی دانشجویی بود که عقاید مارکسیستی-اسلامی داشت و در دهه‌ی 1970، در به قتل رسیدن شش شهروند ایرانی دست داشتند. برنامه‌ی تروریستی آنان، بخشی از آغاز انقلابی گسترده بود که در سال 1979 توانست شاه ایران را سرنگون سازد. اما در گذر چند سال، مجاهدین جنگ داخلی خونینی را علیه مقامات اصلی حکومت ایران شروع کرد و در سال 1997 مجاهدین در فهرست گروه‌های تروریستی خارجی وزارت کشور امریکا قرار گرفت. در سال 2002 میلادی گروهک مجاهدین توانست در رسانه‌های جهانی دیده شود، چون آن‌ها آشکار کردند ایران برنامه‌های مخفیانه‌ی غنی‌سازی اورانیوم را در تاسیسات زیرزمینی خود شروع کرده است. محمد البرادعی، در آن زمین رئیس آژانس جهانی نظارت بر انرژی هسته‌ای بود، او بعدها به من گفت این اطلاعات از طریق موساد در اختیار مجاهدین قرار گرفته بود. بعد از سقوط رژیم عراق در سال 2003 میلادی، ارتباط‌های مجاهدین با سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی غرب عمیق‌تر شده است و ستاد مشترک عملیاتی برای اجرا شدن در داخل ایران سازمان‌دهی کرد، چون زمام‌داران دولت بوش از این وحشت داشتند که ایران در بیش از یک یا دو تاسیسات زیرزمینی به ساخت بمب اتمی مشغول باشد. رقم‌هایی مخفیانه به اعضای گروه‌ها و سازمان‌های مخالف حکومت ایران پرداخت می‌شد، تا آن‌ها اطلاعاتی در مورد این تاسیسات کسب کنند و درنهایت، از این اطلاعات برای انجام فعالیت‌های تروریستی علیه حکومت ایران استفاده شده است. مجاهدین مستقیم یا غیرمستقیم منابعی اطلاعاتی یا نظامی دریافت کرده است. همچنان اعضای طرفدار امریکا عملیات‌های مخفیانه در ایران انجام می‌دهند، این حرف را مقامات رسمی امنیتی و مشاوران نظامی وقت و امروز ما گفته‌اند.

به‌رغم گسترش ارتباط‌ها با ارتش و سازمان‌های امنیتی امریکا و به‌رغم لابی‌های فراوانی که از طریق رهبران مجاهدین انجام گرفت، این سازمان همچنان در فهرست گروهک‌های تروریستی وزارت کشور امریکا باقی ماند یعنی آموزش‌های انجام گرفته در ایالت نوادا، کاملاً مخفیانه و سری انجام گرفته است. یک مقام ارشد امنیتی امریکا به من گفت: «ما آموزش‌ها را در این مکان انجام دادیم، آن‌ها را به‌عنوان کارمندان بخش انرژی معرفی کردیم، چون بخش انرژی صاحب تمام زمین‌‌های شمال نِوادا است. ما در فاصله‌های بسیار دور صحرا و کوهستان آموزش‌ها را انجام می‌دادیم، توانایی‌های آنان را افزایش می‌دادیم آن هم به سطح بسیار بالایی.» (سخنگوی ستاد مشترک اعلام کرده است که «نیروهای عملیات ویژه‌ی امریکا نه از این آموزش‌ها خبری داشته‌اند و نه دستی در انجام آن‌ها داشته‌اند.»)

کمی قبل از به قدرت رسیدن اوباما، آموزش‌ها متوقف شد، این را مقام امنیتی ارشد گفت. در مصاحبه‌ای جداگانه، ژنرال چهار ستاره و بازنشسته‌ای که در مسائل امنیت داخلی به دولت بوش و اوباما مشاوره داده است، به من گفت که او به‌ او به‌صورت مخفیانه در سال 2005 در مورد آموزش ایرانی‌های مرتبط به مجاهدین در نوادا اطلاعاتی داده‌اند و گفته شده امریکا در این برنامه دست دارد. او گفت: «به این اعضا، آموزش‌های استاندارد ارائه شد، در مورد ارتباطات، عکس‌برداری و نقشه‌برداری، تکنیک‌های گروه‌های کوچک نظامی و اسلحه این آموزش‌ها شش ماه ادامه داشته است. آن‌ها را در اتاقک‌هایی کوچک نگهداری می‌کردند.» او همچنین گفت که اساتید آموزش از اعضای ستاد مشترک بوده‌اند، این ستاد از سال 2005 میلادی بدل به ابزار اصلی دولت‌مردان بوش در جنگ علیه ترور در سرتاسر جهان بوده‌اند. «استادهای ستاد مشترک آدم‌های خط مقدم در این زمینه‌ها نبوده‌اند، بلکه در پشت خط قرار داشته‌اند، آدم‌های حلقه‌های دورتر از نبرد هستند آموزش می‌دهند یا مواردی مانند این و آن‌ها کار خود را برپایه‌ی اصول خود انجام می‌دهند.»

این آموزش‌های مخفیانه باعث نگرانی ژنرال شده بود: «به من تماس‌هایی گرفته شد و می‌گفتند این‌ها چیزهای عجیب‌وغریبی تو کله‌شان است و اگر مدرک رسمی دریافت کنند، همه را به دردسر می‌اندازند. ایرانی‌ها در ضداطلاعات خیلی، خیلی خوب عمل می‌کنند و این‌جور چیزها را به‌زحمت می‌توان مخفی نگه داشت.» او گفت در همین زمان بود که سایت نوادا برای آموزش‌های پیشرفته‌ی واحدهای نظامی ارشد عراقی مورد استفاده قرار گرفت. (ژنرال بازنشسته گفت یکی از گروه‌های آموزشی مجاهدین این دوره‌ی آموزشی را گذراند، مقام ارشد امنیتی گفت خبر دارد این آموزش‌ها تا سال 2007 میلادی دنبال شده‌اند.)

آلِن گِرسون، یک وکیل اهل واشنگتن که برای مجاهدین کار می‌کند، اشاره کرد سازمان مجاهدین به‌صورت علنی و همچنین به‌صورت مرتب تروریسم را محکوم کرده است. گِرسون گفت نظری درباره‌ی آموزش‌های مخفیانه در ایالت نوادا ندارد. اما چنین آموزش‌هایی اگر حقیقت داشته باشند می‌توانند «در تضادی ویژه با تصمیم وزارت کشور قرار بگیرند که همچنان مجاهدین خلق را در فهرست تروریستی خود نگه داشته است. چگونه امریکا اعضای یک گروه رسماً تروریست اعلام شده را آموزش داده است‌؟‌ درحالی‌که چهره‌هایی برای کمک‌های ناچیز مالی به این سازمان، حکم‌های قضایی دریافت کرده‌اند؟»

رابرت بیِر، مامور بازنشسته‌ی سیا که زبان عربی را روان صحبت می‌کند و به‌صورت پنهانی در کردستان و کشورهای خاورمیانه فعال بوده است، در اوایل سال 2004 اولین خبرها را به من داد و گفت یک شرکت خصوصی امریکایی آن‌طور که او باور دارد درهمراهی با دولت بوش برنامه‌ای را شروع کرده است و فعالیت‌هایی را در عراق شروع خواهد کرد. او گفت: «آن‌ها از من خواسته‌اند تا به مجاهدین خلق کمک کنم تا اطلاعاتی درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای ایران جمع‌آوری کنند. آن‌ها فکر می‌کردند من فارسی می‌دانم که خب من بلد نبودم. گفتم به آن‌ها خبر می‌دهم اما هیچ‌وقت این کار را نکردم.» بیِر حالا در کالیفرنیا زندگی می‌کند و به‌یاد می‌آورد به او تفهیم شده بود که این عملیات «طولانی‌مدت است یک برنامه‌ی کوتاه نخواهد بود.»

مسعود خدابنده، متخصص آی‌تی که هم‌اکنون در انگلستان زندگی می‌کند، به دولت عراق مشاوره می‌دهد و قبل از شکست سال 1996 مجاهدین، از اعضای رسمی آنان بود. او در مصاحبه‌ای تلفنی اعلام کرد الان دشمن قسم‌خورده‌ی مجاهدین است و علیه این گروه تبلیغ می‌کند. خدابنده گفت او تا قبل از سقوط شاه، عضو همین گروه بوده است، متخصص رایانه‌ی آن‌ها بوده و عمیقاً در فعالیت‌های امنیتی و همچنین جمع‌آوری اطلاعات برای رهبران مجاهدین دست داشته است. در طول یک دهه‌ی گذشته، او و همسر انگلیسی‌اش فعالیت‌های خود را جدا از سازمان ادامه می‌دهند. خدابنده به من گفت که اخیراً درباره‌ی آموزش‌های نودا شنیده است. او گفت آموزش‌های بخش ارتباطات انجام گرفته در نوادا، چیزی بیشتر از آموزش حفظ ارتباط در زمان نبرد است بلکه شامل نفوذهای ارتباطی نیز می‌گردد. او گفت ایالات متحده می‌خواهد به تعدادی از سیستم‌های اصلی ارتباطی ایرانیان نفوذ کند. او گفت زمانی امریکا تجهزات ارتباط تلفنی و مخابره‌ی خبر به اعضای سازمان مجاهدین در داخل ایران داده بود،‌ سازمان اخبار رسیده را ترجمه می‌کرد و در اختیار متخصصین امنیتی امریکا قرار می‌داد. او نمی‌دانست آیا این روند همچنان ادامه دارد یا نه.

از سال 2007 تاکنون پنج دانشمند هسته‌ای ایران در عملیات‌های تروریستی به قتل رسیده‌اند. سخن‌گوی مجاهدین هرگونه ارتباط سازمان خود با این قتل‌ها را رد کرده است اما اواخر ماه گذشته، شبکه‌ی خبری NBC گزارش داد دو تن از مقامات ارشد دولت اوباما تایید کرده‌اند این عملیات‌ها توسط واحدهای مجاهدین خلق انجام گرفته است، واحدهایی که توسط سرمایه‌گذاری‌ها و آموزش‌های موساد (سازمان مخفی اسراییل) حمایت شده‌اند. NBC علاوه‌براین از همین مقامات رسمی نقل کرده است که امریکا هیچ‌گونه دخالتی در برنامه‌های مجاهدین خلق ندارد. مامور ارشد یابق امنیتی که با او گفت‌وگو داشتم گفت اسراییلی‌ها با مجاهدین کار می‌کنند و اضافه کرد، برنامه‌های آنان سودمندی‌های مشترکی با سازمان امنیتی امریکا دارد. او گفت هدف‌ها «انیشتن و نابغه‌» نیستند، هدف این حمله‌ها در این است که روان و وجدان ایرانی‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد. او در ادامه گفت: «با این حمله‌ها می‌خواهند وجهه کل این سیستم را خراب کنند ابزار تحویل هسته‌ای، ابزار غنی‌سازی اورانیوم، ابزار مربوط به ساخت برق.» این حملات زنجیره‌ای انجام گرفته است. «این عملیات‌ها توسط اعضای مجاهدین با همکاری اسراییلی‌ها انجام گرفته است اما ایالات متحده اکنون در زمینه‌ی امنیتی با آنان همکاری دارد.» یک مشاور جامعه‌ی عملیات امنیتی به من گفت که ارتباط‌های بین امریکا و فعالیت‌های مجاهدین در داخل ایران از مدت‌ها پیش شکل گرفته است. او گفت: «تمام برنامه‌هایی که اکنون در ایران انجام می‌گیرد، توسط بدل‌های مامورهای امریکایی اعضای مجاهدین انجام می‌گیرد.»

منابعی که با آنان صحبت کردند، نمی‌دانستند اعضای آموزش دیده در نوادا اکنون در ایران فعال هستند یا نه. اما آنان گفتند امریکا عموماً از فعالیت‌های مجاهدین سود می‌برد و «حالا شبکه‌ای واقعی داخل ایران دارد. مجاهدین چگونه این‌قدر مفید واقع شده‌اند؟ بخشی از ماجرا آموزش‌های انجام گرفته در نوادا است. بخش دیگر حمایت لجستیک از درون کردستان است و بخشی نهایی کار در ایران انجام می‌گیرد. مجاهدین توانایی انجام عملیات‌هایی را دارند که پیش از این انجام نگرفته بودند.»

در اواسط ماه ژانویه‌، تنها چند روز بعد از آن‌که ماشین یک دانشمند هسته‌ای در تهران منفجر شد، لئون پانِتا از وزارت دفاع در دیدار سربازان در دژ بلیس در تگزاس اعلام کرد دولت امریکا «شاید بداند دست چه‌کسانی در این بین است، هرچند دقیقاً نمی‌دانیم کار چه‌کسی است.» او اضافه کرد: «ولی می‌توانم یک مساله را به شما بگویم: ایالات متحده در این برنامه‌ها دست ندارد. امریکایی‌ها چنین کاری نمی‌کنند.»