درگیر آماده‌ی کردن مطالب آخرین شماره‌ی «جن و پری» بودم که میترا الیاتی توی یکی از تلفن‌های‌مان گفت با مجله‌ی «رودکی» مصاحبه کرده و بخشی از رمان‌اش را هم داده تا مجله چاپ بکند. شماره‌ی 75 و 76 مجله‌، نیمه‌ی نخست آبان ماه 89 با عکسی از خانوم الیاتی بر صفحه‌ی اول منتشر شد. طرح جلد را توی ایمیل‌ام دیدم.

من مشهد زندگی می‌کنم، دکه‌های روزنامه‌فروشی چهارچوب‌های خاص خودشان را دارند. مثلا دکه‌ی خیابان راهنمایی – سر نبش راهنمایی بیست – که من از آن خرید می‌کنم، «رودکی» یا «نافه» یا «الف» را نمی‌آورد. توی برنامه‌شان نیست. دیشب توی قدم‌زدن‌هایم سر بیستون، جلوی مجتمع تک شماره‌ی «رودکی» را دیدم و آخرین نسخه‌اش را خریدم. خوشحال به خانوم الیاتی زنگ زدم و گفتم که بالاخره مجله را پیدا کردم!

ولی یک خبر خوب هم‌زمان با انتشار مصاحبه‌ی خانوم الیاتی در اینترنت پخش شد: مجله‌ی «رودکی» صاحب وب‌سایت شده است و در نسخه‌ی آزمایشی‌اش، مطالب خود را هم منتشر می‌کند. ایووول! مصاحبه را در این لینک ببینید و مجله را هم در این لینک و بریده‌ی رمان را هم این‌جا. و به این امید که همه‌ی مجله‌های نایاب!!!! ادبی‌مان صاحب وب‌سایت‌هایی بشوند که مطالب‌شان را برای مردم پشت کوه – یعنی آدم‌هایی که تهران زندگی نمی‌کنند – هم منتشر بکنند. باز هم مرسی برای وب‌سایت‌تان.