چشماندازی بر نمایشگاه کتاب تهران
توضیح اول: اولین قسمت گزارش ِ کتاب «جن و پری» قرار بود اردیبهشت امسال، چند روز مانده به نمایشگاه کتاب در وبسایت «جن و پری» منتشر شود. این متن را در نوروز امسال نوشتم، اما برنامهی کاری «جن و پری» عوض شد و قرار شد ویژهنامهیی برای خانوم سیمین بهبهانی کار شود. به همین خاطر این مطلب را در وبلاگ بخوانید تا با آمدن شمارهی خرداد ماه، اولین قسمت رسمی گزارش ِ کتاب را در نشریهی اینترنتی «جن و پری» داشته باشیم.
توضیح دوم: «گزارش کتاب» نام بخش جدیدی از وبسایت «جن و پری» است که به بررسی کتاب و مسائل مرتبط به کتاب، در طول ماهی که گذشت میپردازد. برای اینکه در مورد کارهای شما در بازار کتاب هم در این بخش صحبت شود، لطفن از طریق ایمیل با نویسندهی این بخش در ارتباط باشید.
نوروز در سکوت
فروردین ماه، همیشه ماه خاموشیست، علت ساده است: سیزده روز اول ماه در تعطیلات سال نو سپری میشود و سکوت خبری موجود، به خاطر منتشر نشدن روزنامهها و مجلات، که البته دامنگیر اینترنت هم میشود، نشان خبرهای جدید بازار کتاب را پاک میکند. اما در سکوت فروردین ماه، نشرها و اهالی فرهنگ، خود را برای برگزاری دور جدیدی از نمایشگاه کتاب تهران آماده میکنند، بزرگترین نمایشگاه و بازار کتاب جهان از حیث بازدیدکننده که در طول ده روز در میانهی اردیبهشت ماه، چهرهی تهران را منقش به نام کتاب میکند. در طول نمایشگاه، میلیونها نفر برای دیدن کتابهای جدید و خرید کتاب به بازار کتاب مستقر در مصلای تهران هجوم میآورند و یک ماراتن برای فروش کتاب و دیدار اهالی فرهنگ بهوجود میآید. در سالی که گذشت، نوعی سکوت بازار کتاب ایران را پر کرده بود که البته موضوع جدیدی نبود. فشارهای وارد شده از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر چاپ کتاب، چیزی نیست که کسی از آن خبر نداشته باشد. این فشارها که البته بیشتر از هر بخشی، بر ادبیات داستانی فارسی وارد میشوند، در سال گذشته تا آنجا امتداد داشتند که جایزهی ادبی واو، در بیانیهی خویش عنوان کرد که تنها بیست و سه رمان جدید را توانسته در بازار کتاب پیدا کند. این امیدواری وجود دارد که انتخابات بهار امسال، تغییری در وضعیت چاپ کتاب و فرهنگ به صورت کلی آن، بهوجود آورد.
بازار سرد و گرم جایزههای ادبی
نیمهی دوم اسفند ماه سالی که گذشت، خبر دو جایزهی ادبی منتشر شد. یکی جایزهی دولتی «پروین اعتصامی» بود که جایزهی خود در بخش رمان را به نوشتهی گیتا گرکانی، «فصل آخر» اختصاص داد که اولین بار در سال 1385 توسط انتشارات کاروان منتشر شده بود و چاپ سوم آن هماکنون در اختیار خوانندگان قرار دارد و دیگری جایزهی خصوصی «نویسندگان و منتقدان مطبوعات» بود که جایزهی خود را به رمان «از یاد رفتن» نوشتهی محمد حسین محمدی اعطاء کرد، نویسندهیی با اصالتی افغان که از ایران به خاطر افغانی بودن خویش اخراج شده و الان در اروپای غربی اقامت دارد. چاپ اول این رمان در سال هشتاد و شش به بازار کتاب آمده بود.
امیرحسین خورشیدفر، در «گزارش رخدادهای ادبی ایران در سال 1387» که در سالنامهی روزنامهی اعتماد برای سال 1387 منتشر کرد، از نه جایزهی ادبی رسمی سخن به میان میآورد که در سال گذشته برگزار شدند. البته به جز جایزهی «نویسندگان و منتقدان مطبوعات» و جایزهی ادبی «واو» که به رمان «بوی خوش تاریکی» نوشتهی قاسم شکری رسید، هیچ کدام از دیگر جایزهی ادبی بخش خصوصی، یعنی «روزی روزگاری»، «مهرگان ادب» و «گلشیری»، به خاطر وجود نداشتن رمان کافی برای بررسی و کیفیت پایین کتابهای منتشر شده، هیچ جایزهیی به بخش رمان ندادند. به جز مشکل چاپ شدن انگشتشمار رمان در سالی که گذشت، محسن پرویز، معاون فرهنگی وزارت ارشاد، جایزههای خصوصی را به ارتباط با بیگانگان و تامین شدن هزینهها از منابع نامعلوم متهم کرد و وزیر ارشاد هم برگزار نشدن این جوایز را طبیعی خواند.
جایزههای دولتی اما با آرامش مراسمهای خود را در حالی برگزار کردند که جوایز خصوصی، برای برگزاری مراسم، حتا نتوانستند سالنی را در کلانشهر تهران در اختیار خود داشته باشند. مثلن جایزهی «روزی روزگاری» مراسم خود را در سالن کوچک و محدود شهر کتاب در شمال شرق تهران برگزار کرد، در حالی که دورههای قبلی این جایزه در «خانهی هنرمندان تهران» و در دو سالن به صورت همزمان برگزار شده بود. جایزهی نیمه دولتی «ادبی اصفهان» رمان «مقید آقا» نوشتهی مرتضی کربلالو و مجموعه داستان «گوسالهی سرگردان» نوشتهی مجید قیصری را جایزه بخشید و جایزهی ادبی «جلال آلاحمد» 110 سکهی طلای خویش را به صورت مشترک به «اژدهاکشان» نوشتهی یوسف علیخانی و «قاعدهی بازی» نوشتهی فیروز زنوزی اعطاء کرد. جایزهی «کتاب سال» هم بعد از چند سال سکوت، این بار پنجاه سکهی طلا را به کتاب فیروز زنوزی داد.
نمونههایی از توصیههای کتاب نوروزی ویژهنامههای مجلهها و روزنامهها
سکون بازار کتاب، به ویژهنامهی نوروزی مجلهها و روزنامههای کشور هم رسید. روزنامهی «همشهری»، در ویژهنامهی دویست صفحهیی خویش، تنها یک ستون را به کتاب اختصاص داد و تنها در بخش توصیههای فرهنگی خویش، چند کتاب را در کنار دیگر محصولات معرفی کرد و هیچ بخشی را به صورت کامل به این مساله اختصاص نداد. «کتاب سی سال» روزنامهی «اعتمادملی» هم هیچ بخشی را به کتاب اختصاص نداده بود. «سالنامهی روزنامهی اعتماد»، مفصلترین بخش کتاب را میان مجلههای نوروزی منتشر کرد. در میان گفتوگوهای خویش، گفتوگویی با آیدا شاملو انجام داد و بخش نهایی مجله، یک گفتوگو با محمود دولتآبادی است. علی شروقی، دبیر بخش کتاب روزنامه، در گزارشی مفصل که سه صفحهی کامل روزنامه را پر کرده بود، تقریبن تمام کتابهای منتشر شدهی مهم بازار کتاب در زمینهی ادبیات را فهرست کرده بود: «محاکمه»ی کافکا با ترجمهی علیاصغر حداد، «سرخ و سیاه» نوشتهی استاندل با ترجمهی سروش حبیبی، «فرار کن، خرگوش» نوشتهی جان آپدایک با ترجمهی سهیل سمی، کتابهای جدید پل استر در نشر افق: «سفر در اتاق تحریر»، «اختراع انزوا»، «دفترچهی سرخ» و «زندگی آمریکایی». دو کتاب جدید براتیگان در بازار کتاب ایران: «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد» و «در رویای بابل». مجموعه داستانهای ایتالو کالوینو در نشر کتاب خورشید: «سوداگری در ساخت و ساز»، «ابر آلودگی» و «چه کسی در دریا مین کاشت.» داستانهای سوررئالیستی آلبرتو موراویا در نشر کتاب خورشید: «یک چیز به هر حال یک چیز است» و «گوسالهی دریایی.» «مثلا، برادرم» نوشتهی اوِوه تیم با ترجمهی س محمود حسینیزاد در نشر افق. «گداها همبشه با ما هستند» نوشتهي توبیاس ولف با ترجمهی منیر شاخساری در نشر چشمه. «رز گریه کرد» نوشتهی ویلیام ترور با ترجمهی آذر عالیپور در نشر افراز. «نخستین عشق» نوشتهی گورکی با ترجمهی امیرهوشنگ افتخارنژاد در نشر پایان. «معرکه» لویی فردینال سلین با ترجمهی سمیه نوروزی در نشر چشمه. «زندگی ادبیات آلمانی زبان» کتاب مفصل نشر افق با ترجمهی مهشید میرمعزی. «بیژن و منیژه» رمان مدرسصادقی. «کافه پیانو» رمان فرهاد جعفری. «خالهبازی» رمان بلقیس سلیمانی. «رازی در کوچهها» رمان جدید فریبا وفی. «آوای نهنگ» مجموعه داستان جدید احمد بیگدلی. «کافه پری دریایی» داستانهای جدید میترا الیاتی. «آنها چه کسانی بودند؟!» داستانهای جدید احمد آرام. «نگران نباش» رمان جدید مهسا محبعلی. «پری فراموشی» رمان جدید فرشته ساری. «برف و سمفونی ابری» داستانهای پیمان اسماعیلی. «آنجا که پنچرگیریها تمام میشوند» نوشتهی حامد حبیبی. «مرگبازی» نوشتهی پدرام رضاییزاده و «خنده را از من بگیر» نوشتهی جواد ماهریز.
«40چراغ» هفتهنامهی جوانپسند که فریدون عموزاده خلیلی آن را منتشر میکند (نویسندهیی که خود بیشتر کتابهای کودک مینویسد،) در بخش پیشنهادهای نوروزی کتاب خویش، این آثار را خواندنی نامید: «پژواک آوای دروان» منتشر شده توسط کتابسرای تندیس. «فرهنگ بروبچههای ترون» کار نشر هیلا. «مجموعه آثار چخوف» کار نشر توس. «مردی در تبعید ابدی» نوشتهی نادر ابراهیمی. «ها کردن» داستانهای پرفروش پیمان هوشمندزاده. «جنبش دانشجویی در آمریکا: رویدادها و قطعاتی از دهه 60، کار نشر فرهنگ صبا. «خوی وارونه دیوها نوشتهی علیرضا میراسدله، کار نشر مرکز. «مستاجر» نوشتهی رولان توپار کار نشر چشمه و سرانجام «پری فراموشی» رمان فرشته احمدی کار نشر ققنوس.
احمدرضا احمدی، خبر خوشحال کنندهی بازار شعر
اسفند ماه، شاهد منتشر شدن مجموعه اشعار احمدرضا احمدی توسط نشر چشمه بود، خبری واقعن خوش. «همهی شعرهای من» در سه جلد، به صورت گالینگور و بستهبندی شده درون قاب، به قیمت 48 هزار تومان در بازار کتاب عرضه شد. بیش از یک سال بود که عنوان میشد این کتاب منتشر خواهد شد و کتابها سرانجام رخ عیان کردند. در سالی که گذشت، نشر نگاه در ادامهی چاپ مجموعههای کامل اشعار خویش، کتابهای شعر «یدالله رویایی» و «شمس لنگرودی» را منتشر کرد، اما در میان معتبرترین نشرهای تهران که شعر شاعران جدید را منتشر میکنند، تنها «نشر ثالث» و «نشر آهنگدیگر» به صورت حرفهیی به کار نشر شعر مشغول بودند. بازار نشر شعر در ایران یکی از شکنندهترین بخشهای حرفهییست، از یک سو کشور دارای تعدادی بیشماری شاعر است که همه در یک چیز مشترک هستند: کتاب شعر همدیگر را تقریبن نمیخوانند و این مساله، در کنار پخش واقعن بد کتابهای شعر، این مقولهی کاری را با خطری جدی روبهرو ساخته است و وضعیتی نگرانکننده بر این بخش حاکم ساخته است و نیاز به رسیدن به یک راهحل را هر روز جدیتر از روز قبل نشان میدهد.
نشر نی و ترجمهی جدید کتب مقدس
نشر نی تنوع موضوعی را در انتشار کتابهایش در زمستان هشتاد و هفت حفظ کرده است. از سری «دور تا دور دنیا – نمایشنامه» جلدهای پانزدهم و شانزدهم به بازار کتاب راه یافتند: «چون آوایی از داوود» نوشتهی هانری مسکونیک با ترجمهی نیتوش نظمجو و «پزشک نازنین» نوشتهی نیل سایمون با ترجمهی آهو خردمند. از سری «100 سال سینما ... 100 فیلمنامه» هم جلد 53ام با نام «کسوف» نوشتهی میکل آنجلو آنتونیونی با ترجمهیی از محمدرضا جولایی به بازار راه یافت. اما مهمترین چاپ کتاب نشر نی، بعد از انتشار «عهد قدیم» در سال گذشته، انتشار «عهد جدید، براساس کتاب مقدس اورشلیم» است که پیروز سیار زحمت آن را کشیده است. از کتابهای جدیدن چاپ شدهی نشر نی میتوان اشاره داشت به «تخیل مکالمهای» نوشتهی میخائیل باختین، نظریهپرداز ادبی مشهور روس با ترجمهی رویا پورآذر و «رهیافتها و روشهای تحقیق کیفی در توسعهی روستایی» نوشتهی مصطفی ازکیا و عادل زارع، «نظریه نظم خودانگیخته» نوشتهی نورمن بری با ترجمهی خشایار دیهیمی و «دو جستار دربارهی فلسفهی سیاسی فمینیسم» نوشتهی جین منسبریچ و دیگران با ترجمهی نیلوفر مهدیان.
نشر ثالث و کتابهای تاریخ شفاهی ادبیات
پروژهی «تاریخ شفاهی ادبیات معاصر ایران» یکی از جدیترین و مهمترین کارهاییست که برای حفظ صداهای ادبی داخل ایران در حال انجام است. از این سری، «گفتوگو با لیلی گلستان» در سال هشتاد و شش جزو پرفروشترینهای بازار کتاب ایران بود و جدیدترین جلد این مجموعه در سالی که گذشت، بعد از «گفتوگو با عمران صالحی» و «گفتوگو با شمس لنگرودی»، «گفتوگوی اردوان امیرینژاد با ضیاء موحد» است که در زمستان سال گذشته به بازار رسید. نشر ثالث، همچنین جدیدترین رمان علی صالحی، با نام «مسئله زنها بودند» را هم منتشر کرد و از شبنم آذر کتاب «هیچ بارانی این همه را نخواهد شست» به بازار فرستاد. در زمینهی ترجمه هم جدیدترین کتاب این نشر، مجموعهی دو جلدی «روزهایی از زندگی طوفانی من» نوشتهی لئون آهارونیان است. از کتابهای در دست چاپ نشر ثالث میتوان اشارهیی داشت به «وقتی زنی بنویسی» نقشنوشتههای ماجده مطلبی با طرحهایی از کامبیز درمبخش، مجموعه شعر «پیکاسو در آبهای خلیجفارس» سرودهی علی باباچاهی و «داستانکها» ترجمهی مینیمالهای آلمانی انجام شده توسط ناصر غیاثی.
انتشارات کاروان با کتابهای کودک
انتشارات کاروان زمستان سال گذشته را با خبر انتشار کتابهای گویا گذراند. ابتدا «کتاب نامههای عاشقانهی یک پیامبر» نوشتهی پائولو کوئلیو و جبران خلیل جبران با صدای پیام دهکردی و شهین نجفزاده منتشر شد و بعد کتاب گویای «کیمیاگر» نوشتهی پائولو کوئلیو و صدای محسن نامجو خبرساز رسانهها شدند. اما مهمترین خبر این نشر، انتشار اولین سری «کتابهای زنگوله» است که با شعار «شعور بچههای خود را دستکم نگیرید» سه جلد اول خود را منتشر کرده است: «سه فضانورد» نوشتهی اومبرتو اِکو با تصویرگری اوجینو کارمی، «شادی بزرگ» نوشتهی کنت دیکامیلیو با تصویرگری بگرام ایناتولین و «آدمک» نوشتهی خوسه آنتونیو میلان با تصویرها و تابلوهایی از شهرهای واقعی جهان، سه جلدی هستند که منتشر شدهاند. انتشارات کاروان، همچنین از سری «به زبان آدمیزاد» خویش «کتاب باهوش بار آوردن کودکان به زبان آدمیزاد» را منتشر کرد و از اروین یالوم، نویسندهی کتاب معروف «وقتی نیچه گریست»، «کتاب مامان و معنی زندگی» را نیز به بازار فرستاد.
نشر ماهی با رویکردی آموزشی
نشر ماهی که در ماههای پایانی سالی که گذشت، تنها دو کتاب جیبی «مسخ» و «تمثیلها» از فرانتس کافکا را ترجمهی علیاصغر حداد را در زمینهی ادبیات به بازار فرستاده بود، نه کتاب با رویکردی تئوریک و آموزشی به بازار عرضه کرده است. دو مجموعهی کتاب سیاهسفید با جلدهای گالینگور و مصور برای نوجونان آماده شده است، که از هر مجموعه، دو جلد اول منتشر شدهاند، «سازههای تاریخی جهان» با جلد اول «اهرام مصر» و جلد دوم «برج ایفل» در دسترس است و «رودخانههای بزرگ جهان» جلد اول خویش را به «نیل» و دومین جلد را به «آمازون» اختصاص داده است. از مجموعهی «مختصر و مفید» که پیش از این، «فلسهی قارهای» و «فلسفهی سیاسی» منتشر شده بود، اکنون جلدهای «منطق» و «سیاست» به فروش میرسند. از مجموعهی «پژوهشهای جهان باستان» که در بهار سال گذشته، کتاب پرفروش «داریوش و ایرانیان» عرضه شده بود، در آخرین ماه سال، دو جلد دیگر با نامهای «تحول ثنویت» نوشتهی شائول شاکت با ترجمهی احمدرضا قائممقامی و «شهریاری ایلام» نوشتهی والتر هیتس با ترجمهی پرویز رجبی کار شدهاند. همچنین کتاب «بنیاد کلیگرایی» نوشتهی آلن بدیو، با ترجمهی مراد فرهادپور و صالح نجفی نیز توسط نشر ماهی به بازار کتاب ایران راه یافته است.
نشر بازتابنگار و چهار کتاب جدید
زمستان در حالی به پایان رسید که نشر بازتابنگار، بعد از سکوتی ممتد، توانست مجوز نشر چهار کتاب دیگر خود را بگیرد، «اینک آن انسان – آدمی چگونه همان میشود که هست» نوشتهی فردریک نیچه با ترجمهی بهروز صفدری، «شعر و واقعیت + قطعات عمودی» سرودهی روبرتو خوارُز با ترجمهی بهروز صفدری، «دو رساله دربارهی سهراب سپهری» و نیز کتاب «اسلحه، میکروب و فولاد – سرنوشت جوامع بشری» نوشتهی جرد دایموند، با ترجمهی حسن مرتضوی، کتابهای جدید این نشر بودند. در همین زمان، نشر بازتابنگار، دهمین چاب «زندگی در پیشرو» نوشتهی رومن گاری، با ترجمهی لیلی گلستان را در کنار تجدید چاپ ترجمههای خود از اریش امانوئل اشمیت و چند تجدید چاپ دیگر را به بازار کتاب عرضه کرد.
نشر نیلا، همچنان پیشتاز در تئاتر
نشر نیلا همچنان بیشتر توان کاری خود را بر چاپ کتابهای نمایشی گذارده است، از جدیدترین کتابهای این نشر میتوان اشاره داشت به «پاتوغ اسماعیل آقا» نوشتهی حمید امجد، «دفترهای تاتر: دفتر هشتم، با آثاری از بهرام بیضایی و دیگران»، «چشم بد دور» نوشتهی امیر امجد و «دانوب» نوشتهی ماریا ایرنه فورنس.
سید مصطفی رضیئی (سودارو) هستم. لیسانس ادبیات انگلیسی از دانشگاه غیرانتفاعی خیام، متولد بیست فروردین 1363 در مشهد و ساکن کشور کانادا. اولین قرارداد کتابام را در سال 1385 با نشر «کاروان» بستم، کتاب شفاهی توقیف شد. کتابهای دیگرم را بتدریج نشرهای «افراز»، «ویدا»، «کتابسرای تندیس»، «پریان»، «مروارید» و «هزارهی سوم اندیشه» به بازار میفرستند. نوشتههایم در روزنامهها و مجلههای مختلفی از جمله «تهران امروز»، «کارگزاران»، «اعتماد»، «اعتماد ملی»، «فرهیختگان»، «آسمان»، «تجربه»، «مهرنامه»، «همشهری داستان»، «همشهری اقتصاد» و «گیلان امروز» منتشر شدهاند. یک سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جشن کتاب»، متعلق به انتشارات کاروان بودم ونزدیک به چهار سال مسوول مرور کتاب وبسایت «جن و پری» بودم و مدتی هم در وبسایتهای «مزدیسا»، «مرور» و «مد و مه» مینوشتم. دارم سعی میکنم که زندگیام را مرتبط با کتاب نگه دارم. در مطبوعات صرفا در مورد کتاب و ادبیات مینویسم و بیشتر وقتام به نوشتن مرور کتاب میگذرد. وبلاگنویسی را در سال 2004 در بلاگاسپات با نام «سودارو» شروع کردم که بعد از سه سال و نوشتن هشتصد پست وبلاگ، فیلتر شدم. بعد به حسین جاوید در «کتابلاگ» ملحق شدم و صفحهیی در آن وبسایت داشتم که بعد از حدود دو سال و نوشتن نزدیک به یکصد و هفتاد پست، آنجا هم فیلتر شد. بعد به بلاگفا پناهنده شدم تا گذر روزگار چه در چنتهی خود داشته باشد. مرسی که به اینجا سر میزنید.